تا اینجا دیدیم که شرکتها کار میکنند، تولید میکنند، محصولات خود را میفروشند و بعد از کم کردن هزینههای تولید و پرداخت بدهیها، برای هر سهم، سودی باقی میماند.
برای هر نماد میتوانیم یک قیمت (Price) در نظر بگیریم و یک سود هر سهم یا earnings per share. از تقسیم قیمت بر EPS به یک عدد به نام P/E میرسیم.
مثلا تصور کنید یک سهم 1852 ریال قیمت دارد. در سایت TSETMC میبینید که EPS این سهم 127 ریال است. از تقسیم این دو عدد میفهمیم که P/E برابر 14.6 است. (این عدد، یک عدد بدون بُعد است و واحد ندارد، چون از تقسیم ریال به ریال بهدست آمده است.)
این عدد یعنی چه؟ یعنی برای آن که در یک ریال از سود شرکت سهیم شوید، باید 14.6 ریال بپردازید. طبیعی است که هر اندازه P/E بزرگتر شود، برای دریافت یک ریال سود باید پول بیشتری پرداخت کنید که خوشایند نیست.
برای پیدا کردن اطلاعات یک نماد در TSETMC میتوانید نام آن نماد را در گوگل جستجو کنید. بد نیست اشاره کنیم که اطلاعات TSETMC لزوما بدون خطا نیستند و برای اطلاعات دقیقتر باید به سایت کدال مراجعه کنید.
فرض کنید سود بانکی 20 درصد باشد. اگر 100 تومان در بانک بگذارید، سر سال با خیال راحت 20 تومان سود میگیرید. P/E برای این سرمایهگذاری برابر است با پنج.
وقتی P/E از 5 بزرگتر باشد (مثل 14.6) یعنی سودی که از فعالیت اقتصادی این شرکت به شما میرسد، کمتر از سود بانکی است.
تنها انگیزه شما برای خرید سهمهایی از این دست، امید به افزایش قیمت سهم است، نه شریک شدن در یک فعالیت اقتصادی. در این حالت شما بجای سهامدار، به نوسانگیری و سفتهبازی و speculating میپردازید.
در این حالت مهم است که دلیلی قانعکننده برای افزایش قیمت سهم داشته باشید.
در مقام نظریه، هر اندازه P/E کوچکتر باشد بهتر است. مثلا P/E چهار از P/E پنج بهتر است. در P/E برابر با 4، اگر شما 400 هزار تومان سرمایهگذاری کنید، در 100 تومان سود شریک میشوید، اما در P/E پنج برای همین سود باید 500 هزار تومان سرمایهگذاری کنید.
ولی همیشه ماجرا به همین روشنی نیست. مثلا برای P/E برابر با 2، شما برای هر 2 میلیون تومانی که بگذارید، 1 میلیون تومان سود میکنید. اما چرا بقیه مردم از این سود چشمگیر استقبال نمیکنند؟ آیا مردمی که دارند سود را بو میکشند، متوجه نشدهاند که خرید این سهم خیلی عاقلانه است؟
برای P/Eهای بسیار کوچک، باید کمی مشکوک بود. یک نفر میگوید اگر 2 تومان به من بدهی، سر سال 1 تومان پس میدهم و کسی حاضر نیست پولش را به او بدهد. چرا؟
توجه کنید که اگر بقیه مردم هم به این سهم علاقهمند شوند، به خاطر کشش تقاضا، قیمت افزایش مییابد و P/E بیشتر میشود. پس P/E کم فقط نشانه سود زیاد نیست، بلکه میتواند نشانه تقاضای کم (در نتیجه قیمت کم) هم باشد. (دلیل این تقاضا را باید در دیگر نسبتهای مالی جستجو کرد که از حوصله این بحث خارج است.)
میدانیم که قیمت سهم هرگز منفی نمیشود. (قیمت منفی یعنی اگر سهم را بخرید، یک پولی هم دستی به شما میدهند.) پس اگر P/E منفی بود یعنی EPS منفی و شرکت زیانده است.
به تازهکارها توصیه میشود که فعلا سراغ P/E منفی نروند.
میتوانید به P/E به چشم لِوِل غولها در بازیهای کامپیوتری نگاه کنید. یک غول لول 5 به قدرت کنونی شما میخورد. سراغ غولهای لول 100 نروید و از غولهایی که لول منفی دارند بترسید.
توجه کنید که P/E منفی میتواند گولزننده باشد. مثلا شاید P/E منفی دو ظاهری بهتر از P/E برابر با 1000 داشته باشد. یا شاید P/E=-5 را راحتتر از P/E=-87 قبول کنید.
اما P/E=1000 هنوز یک شرکت سودده است و وضعیت بهتری از P/E منفی دارد. همچنین زیان P/E=-87 کوچکتر از P/E=-5 است.
بد نیست بگوییم که P/E هرگز صفر نمیشود. P/E صفر یعنی سهم مجانی است. اتفاقی که هرگز نمیافتد.
P/E یعنی قیمت سهم تقسیم بر سود هر سهم. P/E بزرگ نشانه سود کم است. P/E خیلی کوچک هم مشکوک است. با این حال P/E میتواند درک خوبی از وضعیت قیمت سهم به دست بدهد.
فرض کنید امروز دو معامله برای دلار انجام شده است. در معامله اول هزار دلار را خریدهاند 10 هزار تومان و در معامله بعدی 100 دلار را به قیمت 11 هزار تومان. قیمت دلار امروز چند است؟
یک روش این است که از این دو قیمت، میانگین وزندار بگیرید. به این روش قیمت دلار برابر با 10 هزار و 100 تومان به دست میآید.
اما چه میشود اگر در یک روز بهخصوص فقط یک دلار به قیمت 100 هزار تومان فروخته شود؟ آیا هر دلار 100 هزار تومان میشود؟ خیر. معمولا میگویند باید یک حجم مشخصی از یک کالا معامله شود تا تغییرات روزانه قیمت لحاظ شود. به این حجم، حجم مبنا میگویند.
مثلا فرض کنید یک سهم 100 تومان قیمت دارد و حجم مبنا 1 میلیون سهم است. اگر یک میلیون سهم (یا بیشتر) به قیمت 102 تومان معامله شود، قیمت پایانی 102 میشود. اما اگر فقط 500 هزار سهم در قیمت 102 تومان معامله شود، چون حجم معامله نصف حجم مبنا است، قیمت پایانی 101 تومان میشود.
اگر بعد از این اتفاق یک میلیون سهم دیگر با قیمت 104 تومان معامله شود، معاملات قبلی نادیده گرفته میشود و قیمت پایانی همان 104 تومان خواهد بود.
برای این که درست متوجه شوید، تصور کنید که از این سهم، با قیمت آغازی 100 تومان، یک میلیون سهم به قیمت 102 و 500 هزار سهم به قیمت 104 تومان خریدوفروش شود. قیمت پایانی چند است؟
یک میلیون سهم اول قیمت را به 102 میبرد، 500 هزار سهم بعدی با این که دو تومان افزایش قیمت داشته، چون نصف حجم مبنا معامله شده قیمت را به اندازه 1 تومان بالا میبرد. قیمت پایانی 103 تومان خواهد بود.
این قیمت به عنوان مبنای قیمت در روز بعد معاملاتی در نظر گرفته میشود. دقت کنید که قیمت پایانی دیروز، برابر با قیمت گشایش امروز نیست. بسته به میزان عرضه یا تقاضا در پیشگشایش (ساعت 8:30 تا 9:00) سهم میتواند با قیمت مثبت یا منفی باز شود.
یکی از کلماتی که معمولا اشتباه فهمیده میشود، سهم شناور آزاد (public float or free float) است. عددی که معمولا به صورت درصد گزارش میشود.
بخشی از سهم شرکت (به صورت locked-in) در اختیار اشخاص حقیقی یا حقوقی است که با نگهداری آن میخواهند در اداره شرکت فعالیت کنند. بخش دیگری از سهام در بازار حضور دارد و توسط افراد حقیقی و حقوقی معامله میشود. مقدار سهمی که در بازار خریدوفروش میشود، سهام شناور آزاد است.
برای مثال یک بانک، سهامدارانی مثل دولت، سازمان تامین اجتماعی، یک شرکت سهامی خاص، یک شرکت سرمایهگذاری و صندوق تامین آتیه کارکنان دارد. این سهامداران قصد دارند سهم خود را نگه دارند. اما 30 درصد از سهام این شرکت در بازار معامله میشود. توجه کنید که اگر شما سهام این بانک را به نیت نگهداری بخرید، باز هم در آمار سهام شناور بهحساب میآیید، چرا که در مدیریت شرکت دخالتی ندارید و بالاخره سهم خود را در بازار میفروشید.
یکبار دیگر به مثال گاوداری فکر کنید. مثلا تصور کنید 20 گاو خریدهاید و در پایان سال 70 میلیون تومان از فروش شیر، سود کردهاید. اگر قیمت هر گاو ثابت باشد، با پولی که از فروش شیر کسب کردهاید، چه کارهایی میتوانید بکنید؟
شرکتها همین وضعیت را دارند. آنها بخشی از سود شرکت را بین سهامداران تقسیم میکنند. به این سود Dividend میگویند. سود تقسیمی به ازای هر سهم DPS هر سال پس از تصویب در مجمع عمومی، به سهامداران پرداخت میشود.
بخشی از این سود برای هزینههای سرمایهای یا capital expenditure هزینه میشود.
بخشی از سود هم در حساب شرکت باقی میماند. به این سود، سود انباشته یا retained earnings میگویند.
سود انباشته جدید، از جمع سود انباشته قبلی با سود و زیان امسال، منهای سود تقسیمی به دست میآید. بهتر است که تراز سود انباشته یک شرکت منفی نشود. تراز منفی یا نشانه زیان است، یا نشان میدهد که تقسیم سود بیش از سودی بوده که شرکت در سال مالی جدید کسب کرده است.
اگر به تازگی بورس را شروع کرده باشید، حتما با شایعات افزایش سرمایه برخورد کردهاید. اما شاید به درستی ندانید که افزایش سرمایه چه معنایی دارد و آیا اتفاق مبارکی است یا خیر.
به هر نوع تغییر در سرمایه شرکت، افزایش سرمایه میگویند. شرکتهای سودده، برای گسترش فعالیت اقتصادی خود دست به عملیات افزایش سرمایه میزنند. شرکتهای زیانده هم برای افزایش سرمایه انگیزه دارند.
مثلا در یک گاوداری، فرض کنید تمام سرمایه را گاوها تشکیل داده باشند. یک گاودار موفق سعی میکند با خرید گاوهای بیشتر، درآمد خود را افزایش دهد. اما چرا باید یک گاودار ناموفق به افزایش سرمایه فکر کند؟
به خاطر ماده 141 قانون تجارت، شرکتی که نیمی از سرمایه خود را به خاطر زیان از دست بدهد، باید منحل شود. در صورتی که سهامداران نخواهند شرکت را منحل کنند، میتوانند سرمایه شرکت را به نصف سرمایه اولیه (سرمایه موجود) کاهش دهند.
برای یادگیری بورس و دسترسی به آموزش های بیشتر به سایت بورس ملت مراجعه کنید